زنه شبیه یک گل بلند آفتابگردان بود که در قصه روییده باشد. با ساقهای مستحکم که در برابر طوفان قد خم نمیکرد. گلبرگهایش همچون بشرهی آفتاب که به آسمان آبی نگاه کند. خیلی نمیتوانستم بهش نزدیک بشوم. او سبز بود و صورت پر نوری داشت. من خاکستر سوختهی مترسکی تنها که توجهی جلب نمیکند.
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 26