نمیدانم کثافتی که هست را چگونه توضیح دهم. هیچ راهی برای هموار تر شدن این سنگلاخ نیست. در آغاز روز، تن افسرده و نزار انسانی را لباس میپوشانم و در طول بدبختی تشییع میکنم و شب گور تاریکی میشوم برای فشار قبر جسدی که تمام هذیان شهر را در رختخواب خود بالا میآورد.
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 30