شب‌ها چگونه می‌گذرد

ساخت وبلاگ

‏بدبختی چه شمایلی دارد؟ چگونه حالت جسمانی بخود می‌گیرد و در قامت قابل لمس و مشاهده تظاهر می‌کند. در من بدبختی شبیه انتظار جلوه می‌کند. شبیه مرد بیچاره‌ای که ساعت‌ها به تلفن خود زل زده و منتظر تغییر در حالت یکنواخت بی‌کسی می‌ماند. بدبختی یعنی فراموش شدن. از قلم افتادن.

‏دو و بیست دقیقه. خوابم می‌آید. نور در دیدگانم تار شده. سرگیجه دارم. نمی‌خوابم. انتظار می‌کشم. یک انتظار بیمار گونه. گذاشته‌ام چراغی روشن بماند. اما روشنایی از نظرم دور می‌شود. حبابی می‌شود که در درون دیوار فرو می‌رود. دیوار تاب برمی‌دارد. نور از دیده می‌رود. اوهام سر می‌رسد.

‏دو و سی دقیقه. خاطراتی دور از کودکی را بخاطر می‌آورم. زنده و طعنه آمیز. می‌گذارم تصاویر جان بگیرد. عقل را زایل کند. در برزخ حقیقت و خیال غوطه بخورم. کسی روی صندلی کنارم نشسته. دیده نمی‌شود. واقعی تر از آن است که دیده شود. حرکت موهای دستم از لمس چیزی که دیده نمی‌شود ..

+ جمعه هفتم مهر ۱۴۰۲ ساعت 10:50 ‌‌  | 

روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 36 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 20:57