اتوبوس مرا و درد دندان را سوار میکند. جا برای نشستن نیست. مردم کمی از پس کرایههای تاکسیها بر میآیند. ترجیح میدهند از محل صرفهجویی کرایه، نان بخرند. زنی برای دوست خود تعریف میکند که شاید استخدام شهرداری برای حجاببانی بشود. دوازده میلیون حقوق میدهند. هم نان دارد هم ثواب. ثوابِ آزار دیگران. بعد میتوانند با حقوقی که شوهرش میگیرد از پس هزینههای مدرسهی بچهها بر بیایند.
برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 39