تجزیه تحلیلِ هیچ

ساخت وبلاگ

‏آدم اگر بخواهد خودش را تجزیه تحلیل بکند از کجا باید شروع کند. یک تکه کاغذ بردارد و هر چه که به گوشه‌ی خیالش چسبیده روی آن بیاورد. خط‌خطی بکند، اشکالی که دیگران را متوحش می‌کند به روی کاغذ رسم کند. برود گوشه‌ای دور از آدمها، در دخمه‌ای، توی کمدی، زیرِ زمینی، داخل قبری خلوت بکند.
‏درد دل‌ها، درد جسمانی، امیال شهوانی و رازهای مگو را بزبان بیاورد و خود را عریان در برابر خویشتنِ خویش قرار دهد. چه کسی شهامت رو در رو شدن با آنچه که هست را دارد؟ با حقیقت خویش، نه آن عروسک خیمه‌شب بازی که برای سرگرم کردن دیگران و یا فریب دیگران در صحنه‌ی وجود خویش بازی می‌دهد.
‏من فکر می‌کنم در درونم زخم‌های عفونی هست که از لحاظ افسادِ حیات به غایت خویش رسیده. درونم را می‌خورد. رگ و پی ام را می‌خشکاند و درون ضمیرم را، جایی که لوح پاک آدمیت در آن قرار دارد تهدید کرده و در خود غرق می‌کند و همین حالا که نام آن را برده‌ام سعی در لوث کردن حقیقت دارد.
‏سعی دارد گوهر درخشان حقیقت را از سخن برباید. آن را در میان سیل عفونی جاری در میان رگ‌هایم بیاندازد و در دوردست ترین زمین‌های بایر روح، جایی که من آن را سرزمین نفرین خداوند می‌نامم مدفون بکند. جایی که وسعت یکی از جزایر خُرد آن از تمام بهشت‌های خداوند پهناور تر است.
‏خاستگاه این زخم‌های عفونی کجاست. این دردها که در قامت سنگ خارای دلهره در سینه‌ام نشسته است. چون غده‌های بدخیمی آن را درون خود احساس می‌کنم. نمی‌گذارد بخوابم. نمی‌گذارد آبی از گلویم پایین برود. لبخندهای نادرم را بر لبانم می‌خشکاند. آینه‌های خیالم را درونم می‌شکاند. روزم را به شب مبدل می‌سازد. شبم را ابدی و عمیق می‌کند. زندگی‌ام را کوتاه می‌کند و مرگم را بلند. 
@s_sharif_pub  کانال تلگرام

+ نوشته شده در جمعه سوم تیر ۱۴۰۱ ساعت 17:8 توسط سیروس شریفی  | 

روزهای برفی ......
ما را در سایت روزهای برفی ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rouzhayebarfio بازدید : 119 تاريخ : شنبه 12 شهريور 1401 ساعت: 17:46