دندانم درد نمیکند. درد، تخفیف یافته. نه اینکه کامل برود. فقط جای خالی درد بیشتر از خود درد احساس میشود. یک ایده تازه برای نوشتن داشتم که تا وقتی از روی توالت بلند بشوم در خاطرم بود. وقتی دستانم را میشستم و توی آینه نگاه میکردم کم کم از خاطرم رفت. حالا کاملا نیست و نابود شده.تا این هم از خاطرم نرفته باید جایی ثبت بکنم که صورتم را بعد از چندین روز تحمل درد صورتِ یک مرد رنجور اما تطهیر شده مییابم. دیدن همین چیز تازه با تهریش در آینه بود که ایدهی نوشتنم را بکلی از یادم برد. و اینکه مراقب بودم توی آینه جوری نگاه نکنم که حالت رنج در صورت به هم بخورد. + جمعه بیست و هفتم مرداد ۱۴۰۲ ساعت 0:9 | بخوانید, ...ادامه مطلب